دانلود آهنگ جدید وحید موسویان به نام آسایشگاه
دانلود آهنگ وحید موسویان – آسایشگاه
دانلود آهنگ جدید وحید موسویان به نام آسایشگاه
Vahid Mousavian-Asayeshgah
متن آهنگ وحید موسویان – آسایشگاه
خواستم شعر بنویسم
دست هایم را باز کن
لعنتی
این بار هم به سمت اسایشگاه میرود
به لحظه ای که تنهایم گذاشتی
نگاه کن
این تنهایی سال هاست ناپدیدام کرده است
چمدان را بستی
انگشتهایم ناپدید شد
برای همین نتوانستم دستت را از چمدان جدا کنم
برای همین نتوانستم وقتی راننده اژانس تو را دور میکرد برایت دست تکان دهم
خواستم برگردم
پاهایم ناپدید شد
تو
دورتر میشدی
تو دورتر میشدی
تودورتر میشدی
و
من تا دم پلههای بیرون خانه تقریبا ناپدید شده بودم
فقط قلبم ماند
ان هم…
انتظار که ندارید با این لباس و دست های بسته شده شعر را تمام کنم؟
تنها چیزی که در جهان برایم مانده
این شعر بود
که اندازه استینم قد کشیده!
دستم را باز کن
لعنتی
دستم را باز کن
مگر نمی شنویی؟
من که صدایت را می شنوم
هرگز نفهمیدی
دارم دیوانه میشوم
دکترها می گویند
اسکیزوفرنی
یک روزی بلند میشوی
گل ها را از بدنت می تکانی
مرگ را از سینه هایت می شوری
مرگ را از موهایت می شوری
مرگ را از صورت من هم می شوری
عجیب نیست
من عاشقت هستم
یک عاشق که در ساعتی مشخص
باید قرص هایش را بخورد